انتقادهای چندی به کار لفکويتز و برتون وارد شده است. اول آنکه هر چند ممکن است نشانه های واحدی در بین جمعیت معینی شایعه باشند، اما این مجموعه ای از نشانه است که نشانگان افسردگی را می سازند. فرضیه لفکويتز و برتون بیش از حد بر
این مسئله به دلیل شکل گیری الگویی خاص در سبک تفکر درونی و تجربه این افراد است که خود شکل گیرنده و خود تداوم بخش است، اما با وقوع هر دوره چه عاملی این آسیب پذیری بیشتر به افسردگی بعدی را سبب میشود؟ تجربه خلق پایین به عنوان
اختلال افسرده خویی، اختلالی است مزمن که مشخص اش وجود خلقی است افسرده در بیشتر اوقات روز و در بیشتر روزها. خلق افسرده به مدت حداقل ۲ سال باید وجود داشته باشد، در کودکان و نوجوانان، خلق نمی تواند تحریک پذیر باشد و مدتش حداق
افسردگی
در مورد افسردگی چطور؟ برای غلبه بر درماندگی، ناامیدی و احساس انرژی نداشتن که با این اختلال همراه است، آیا به دارو درمانی نیاز است؟ پاسخ در شدت افسردگی مستتر است. اگر به خودکشی فکر میکنید، برای درمان حتما به یک ر
افسردگی
در مورد افسردگی چطور؟ برای غلبه بر درماندگی، ناامیدی و احساس انرژی نداشتن که با این اختلال همراه است، آیا به دارو درمانی نیاز است؟ پاسخ در شدت افسردگی مستتر است. اگر به خودکشی فکر میکنید، برای درمان حتما به یک ر
افسردگی فصلی نوعی اختلال خلقی است و علائم آن شبیه همان افسردگی معمولی است ولی افسردگی فصلی فقط در برخی از فصول سال رخ میدهد و با تغییر فصل ناپدید میشود