روش فریاد کشیدن

روش فریاد کشیدن

همیشه به ما گفته اند که یک خانم باوقار و باشخصیت، موقع عصبانیت داد و فریاد نمی کند و از کوره در نمیرود به نظر من این حرف از اساس مزخرف است. گاهی اوقات باید داد و فریاد کنید، چون تنها راهی است که دیگران مجبور می شوند به شما توجه کنند.

گاهی اوقات آنقدر عصبانی می شوید که تنها کاری که برای خالی کردن دق دلتان باید انجام دهید این است که فریاد بزنید تا خالی شوید. گاهی ناچارید فحش دهید، چون این تنها راهی است که می توانید خشم درون وجودتان را رها کنید. مارک تواین گفته است: در بعضی مواقع، فحش دادن چنان موجب آرامشی می شود که حتی یوگا هم قادر نیست چنین آرامشی را ایجاد کند.

البته من انجام مداوم این کار را توصیه نمی کنم، چون استفاده مداوم از این روش، شما را به فردی سمی تبدیل می کند؛ اما گاهی برای شنیده شدن چاره ای جز فریاد کشیدن نیست. ممکن است این روش از نظر اجتماعی قابل قبول نباشد، اما شاید تنها راهی باشد که باعث شود افراد سمی با شنیدن آن به خود بیایند و صحبت های شما را گوش دهند.

یک بار قهرمان تنیس آمریکا، پیت سامپراس مجبور شد از این تکنیک استفاده کند تا خشم خود را نسبت به هواداران سمی انگلیس در بازی ویمبلدون بریتانیا خالی کند. هر بار که سمپراس یک امتیاز کسب می کرد، تماشاگران هو می کردند و فریاد می زدند. به محض اینکه او برنده بازی، شد رو به تماشاگران انگلیسی کرد و تا آنجا که ممکن بود با صدای بلند و با لحنی عصبانی فریاد زد: عوضی ها، کیف کردید؟ بسیاری از آمریکاییها به این قهرمان افتخار کردند که در برابر انگلیسی ها برخوردی انتقام جویانه کرده بود؛ چراکه انگلیسی ها همیشه به ادب، نزاکت و طبقه اجتماعی خود می بالیدند. نمونه دیگری در یکی از مراجعه کنندگانم بود که سالها از نفرتی که درونش نگه داشته بود، رنج می برد.

در نهایت با استفاده از این تکنیک توانست مشکلش را حل کند. سارا چهل سال داشت. در هجده سالگی اتفاقی برایش افتاده بود که در او باعث این نفرت درونی شده بود. او دستیار دندانپزشک بود؛ در مطبی که کار می کرد برای بی حس کردن بیماران از گاز نیتروس اکسید استفاده می کردند. روزی دندانپزشک به سارا گفت: این گاز را استنشاق کند تا ببیند چه حسی به بیماران دست می دهد. سارا هم این کار را انجام داده بود و هنگام استنشاق گاز نیتروس اکسید، دندان پزشک میزان آن را بالا و بالاتر برد، سارا با استنشاق آن بی حال شد تا جایی که مانند پرنده حس آزادی و رهایی داشت! دندانپزشک در آن حالت به او تعرض کرد.
سارا شوکه شده بود پس از آنکه به حالت عادی برگشت به سمت دستشویی دوید و استفراغ کرد. دندانپزشک طوری رفتار کرد که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است و به او گفت که باید همه جای مطب را تمیز کند، سطل های آشغال را بیرون ببرد و به دفترش برود.

سارا به اجبار و با بی حوصلگی به اتاق دندان پزشک رفت و در کمال ناباوری همان روز اخراج شد. او سالها حس عذاب و درد آن اتفاق را در دلش تحمل می کرد و از اینکه این قضیه را با کسی درمیان بگذارد خجالت می کشید. با گذر زمان سعی کرد آن اتفاق را از یاد ببرد. تا اینکه یک روز در حال تماشای برنامه تلویزیونی بود که دید دوربین مخفی در مطب دندان پزشکی کار گذاشته بودند و همان حادثه برای مریض دیگری اتفاق افتاده بود. خبرنگار از بینندگان می پرسید: به نظر شما ممکنه این اتفاق برای شما هم بیفته؟ و ناگهان دوباره آن اتفاق در نظرش زنده شد. حس خشم و عصبانیت شدیدی تمام وجودش را فرا گرفته بود. دلش می خواست به آنجا برود و همه دندانهای دکتر را در دهانش خرد کند، اما تصویرسازی چنین کاری او را آرام نمی کرد. شکایت هم غیر ممکن بود، چون او دیگر متاهل شده بود و دو فرزند داشت و نمی خواست شوهر و فرزندانش از این اتفاق باخبر شوند. او فهمید باید مستقیماً خودش وارد عمل شود. یک روز با نام خانوادگی شوهرش از منشی مطب وقت گرفت. وقتی دستیار دندان پزشک او را به اتاق درمان راهنمایی می کرد، سارا گفت مشکلی در دندانش دارد و می خواهد خصوصی آن را با دکتر در میان بگذارد.

قلبش تند تند می زد، از روش بیرون دادن نفس برای تخلیه فشار عصبی که من به او یاد داده بودم، استفاده کرد و آرام شد. بالاخره دکتر وارد اتاق شد، خیلی نسبت به قبل فرق نکرده بود، فقط قدری پیرتر شده بود. سارا از او پرسید: منو یادت میاد؟ دکتر در جواب گفت نه متأسفانه، شما رو نمیشناسم. سارا به او گفت: من همان دستیاری هستم که بیست و دو سال پیش با گاز نیتروس اکسید بی هوشم کردی و به من تعرض کردی. در آن لحظه رنگ صورت دندانپزشک مانند گچ سفید شد و بدنش شروع کردن به لرزیدن. سارا از جایش بلند شد و در مقابل در ایستاد و ادامه داد: تو منو تحقیر کردی و وادارم کردی مطب را تمیز کنم و آشغال ها رو بیرون ببرم و بعد هم اخراجم کردی. سارا به طرف سطل زباله رفت و فریاد زد: خب، توی متجاوز پست فطرت، باید این زباله ها را جمع کنی. و محتویات سطل زباله را روی زمین ریخت و با خونسردی بیرون رفت. در تمام مسیر بازگشت به خانه با یادآوری آنچه انجام داده بود، بلند بلند می خندید و خیلی خوشحال بود.

چهره ترسان دکتر را به یاد می آورد و به این فکر می کرد که حتماً الان نگران این است که سارا از او شکایت می کند و زندگی اش از این به بعد جهنم خواهد شد. این تکنیک فقط مرهم و دارویی بود که سارا برای پایان دادن به آن حس خشم و نفرت درونی اش به آن احتیاج داشت. این تکنیک به شما اجازه می دهد مانند یک ببر وحشی رفتار کنید و خشم تلنبار شده درون خود را خالی کنید.

در این حالت می توانید اخم کنید، فریاد بکشید، جیغ بزنید، نفرین کنید، سرزنش کنید و داد و بیداد کنید. شما می توانید هر چیزی که در دلتان است را به زبان بیاورید، اما نباید کسی را کتک بزنید. می توانید از کلام خود استفاده کنید، اما هرگز نباید در این روش دست خود را بالا ببرید و کسی را بزنید یا از هرگونه خشونت فیزیکی استفاده کنید. تنها از کلام و حنجره خود استفاده کنید.

نیاز به مشاوره حضوری در این خصوص دارید ؟!

اگر در این خصوص نیاز به مشاوره حضوری دارید می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۳۴۶۰۱۱ با پزشک و روانشناس متخصص ٬ دکتر حسین موسی زاده مستقیما تماس حاصل فرمایید و با نحوه مشاوره ایشان آشنا شوید ٬ در صورت تمایل به رزرو وقت ملاقات با منشی دفتر مورد نظر واقع در تهران و یا کرج و یا با شماره ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸ تماس حاصل فرمایید .

نیاز به ویزیت یا مشاوره در منزل دارید؟

اگر ترجیح می دهید که مشاوره در منزل شما صورت گیرد ٬ برای تعیین نوبت و هماهنگی می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۳۴۶۰۱۱ تماس حاصل فرمایید .

نیاز به مشاوره تلفنی یا مشاوره تصویری دارید ؟!

اگر ترجیح می دهید مشاوره بصورت آنلاین و تلفنی یا تصویری از طریق برنامه هایی نظیر Whatsapp , IMO , Skype و .. صورت گیرد ٬ برای تعیین نوبت و هماهنگی می توانید با شماره ۰۹۳۵۸۹۰۸۸۱۹ تماس حاصل فرمایید

---