پاسخگوی شما هستیم ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸
پاسخگوی شما هستیم ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸

عناصر شناختی در سستی

عناصر شناختی در سستی انتخاب موقعیت ضعف برای به دست آوردن منفعت مهمترین موضوع عناصر شناختی در سبک مقابله ای سستی است. منفعت می تواند شامل توجه گرفتن افراطی، سوء استفاده کردن و تغییر دیدگاه دیگران باشد.

عناصر شناختی در سستی

انتخاب موقعیت ضعف برای به دست آوردن منفعت مهمترین موضوع عناصر شناختی در سبک مقابله ای سستی است. منفعت می تواند شامل توجه گرفتن افراطی، سوء استفاده کردن و تغییر دیدگاه دیگران باشد.

برخی از بیماران در زندگی یاد گرفته اند که منفعت خود را با استفاده از سبک سستی تأمین نمایند. بعضی از درمانگران تاره کار و کم تحربه ممکن است استفاده از سبک سستی را با نیازهای ذهنیت کودک آسیب پذیر اشتباه بگیرند.

در واقع اگر تشخیص و تمایز درستی بین کودک آسیب پذیر و سبک سستی صورت نگیرد درمانگران که با هدف کمک به بیماران جلسات را پیش می برند ناخواسته در جهت تقویت سبک مقابله ای سستی گام برداشته اند.

برای تشخیص صحیح به موارد زیر دقت نمایید: در طرحواره درمانی تأکید می شود که از ذهنیت کودک آسیب پذیر بیماران مراقبت، توجه، محسن حمایت به عمل آید. این موضوع بدان معناست که این توجه و محبت باید در حد تعادل باشد. اگر بیمار با مظلوم نمایی، از درمانگر توجه بیش از حد بگیرد احتمالاً روند جلسات درمان با موفقیت جلو نخواهد رفت؛ چرا که در اکثر جلسات بیمار با مظلوم نمایی (گریه کردن فراوان، غرزدن دائم و گله مندی افراطی) یاد می گیرد که از درمانگر توجه افراط گونه و بیش از حد بگیرد. در سبک مقابله ای سستی رفتار مظلوم نمایی بیمار به این دلیل است که او مسئولیتی برای زندگی اش به عهده نگیرد.

پس از گذشت یک دوره طولانی سرانجام درمانگر متوجه می شود که همه جلسات درمان تبدیل به شکایت های مظلوم نمایانه بیمار شده است. به طوری که حتی بیمار در صورت توان حاضر نیست کوچک ترین تلاشی برای تغییر در زندگی اش به عهده بگیرد. در این سبک بیمار فقط از درمانگر می خواهد از کودک آسیب پذیرش حمایت همه جانبه داشته باشد اما نمی خواهد که بزرگسال سالم اش رشد کند و شکوفا شود. بیشترین مظلوم نمایی را در بیماران با طرحواره های محرومیت هیجانی، رها شدگی /بی ثباتی، وابستگی/ بی کفایتی، شکست، گرفتار/ خویشتن تحول نیافته و نقص/ شرم می توان مشاهده نمود.

رفتار مفلوک گرایی

رفتار مفلوک گرایی از ابتدای درمان، خود را با مطرح کردن هرینه مالی جلسات به سادگی نشان می دهد. در کشورهایی مانند ایران که هر نوعی از روان درمانی مشمول بیمه نمی شود این رفتار بیشتر مشاهده می گردد. برخی از بیماران چند جلسه اول را با پرداخت هزینه کامل شروع می کنند اما به محض ایجاد رابطه درمانی با استفاده از سبک مقابله ای سستی مفلوک نمایی و تقاضای تخفیف می کنند. برخی از آنها علی رغم داشتن شرایط مالی مناسب از رابطه درمانی و شکل گیری دلبستگی با درمانگر سوء استفاده می نمایند. مفلوک گرایی معمولاً در طرحواره های آسیب پذیری نسبت به ضرر و بیماری، شکست، بی اعتمادی/ بدرفتاری و حتی استحقاق/ بزرگ منشی دیده می شود. همچنین بیماران با طرحواره معیارهای سخت گیرانه/ عیب جویی افراطی تمایل دارند که از معروف ترین و با تجربه ترین درمانگران مشاوره بگیرند. طبیعتاً چنین درمانگرانی نسبت به سایرین دستمزد بالاتری دارند. به همین دلیل بیمار هم میخواهد از درمانگر مشهور و با تجربه مشاوره بگیرد و از طرفی هم نمی خواهد هزینه کامل را پرداخت کند؛ لذا با چانه زدن و وخیم نشان دادن شرایط اقتصادی اش در سبک سستی می رود و مفلوک نمایی می نماید.

طبیعی است که بیشتر انسانها تحت تأثیر رنج های جسمی و عاطفی یکدیگر قرار می گیرند. قطعاً درمانگران نیز از این قائله مستثنی نیستند. هر چقدر یک درمانگر با تجربه تر باشد کمتر تحت تأثیر رفتار قربانی نمایی بیمارش قرار می گیرد. برای نمونه در کار با زوجین برخی از بیماران با قربانی نمایی تلاش می کنند تا دیدگاه درمانگر را نسبت به همسر یا محیط زندگی اش تغییر دهند. آنها در نقش کسی که توسط همسر قربانی شده است واقعیت های جاری در زندگی را افشا نمی کنند بلکه با اغراق در آسیب هایی که از سوی همسر دیده اند همه سعی خود را می کنند تا خودشان را آسیب پذیر و همسر را ستمگر نشان دهند. استفاده از سبک سستی با رفتار قربانی نمایی برای متقاعد کردن درمانگر جهت ایجاد تغییر در رفتارهای همسر صورت می گیرد. در چنین شرایطی آنها قصد دارند تا درمانگر را در مقابل همسر قرار دهند. یقیناً در چنین شرایطی وظیفۀ درمانگر این است که در کنار زوج قرار گیرد و نه در مقابل یکی از آنها برای نجات دیگری.
استیفن کارپمن در مثلث معروف خود نقش افراد در روابط مخرب را به سه دسته کلی تقسیم می کند. از نظر او آزارگر، قربانی و ناجی نقش هایی هستند که افراد ناخودآگاه با درگیر شدن در آن خود را در یک چرخه معبوب قرار می دهند. قربانی کسی است که از لحاظ روانی خودش را شکست خورده می پندارد. او حس می کند که در رابطه یا همکاری شکست خورده است و نقش قربانی را بازی می کند. بنابراین نقش قربانی در مثلث کارپمن فردی است که در سبک مقابله ای سستی رفتار قربانی نمایی را بروز می دهد.

معمولاً افرادی که طرحواره ایثار دارند در نقش ناجی تلاش دارند تا مشکلات افرادی را که قربانی نمایی می کنند حل کنند. از آنجایی که ایثار به عنوان یک طرحواره شرطی، جبران افراطی چند طرحواره بنیادین است، نقش ناجی پوشش دهنده ضعف های شخصیتی خود فرد است. برای همین اگر قربانی بخواهد از سبک مقابله ای سستی خارج شود آنگاه ناجی نیز ممکن است خود نیز وارد نقش آزارگر شود. افراد نقش قربانی (سبک مقابله ای سستی) را می پذیرند زیرا عده ای می خواهند نقش ناجی (طرحواره ایثار) و عده دیگری هم می خواهند نقش آزارگر (سبک مقابله ای جبران افراطی برای مثال: ذهنیت زورگو/ تهاجمی و ذهنیت خود بزرگ منش) را بازی کنند.



نیاز به مشاوره حضوری در این خصوص دارید ؟!

اگر در این خصوص نیاز به مشاوره حضوری دارید می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۳۴۶۰۱۱ با پزشک و روانشناس متخصص ٬ دکتر حسین موسی زاده مستقیما تماس حاصل فرمایید و با نحوه مشاوره ایشان آشنا شوید ٬ در صورت تمایل به رزرو وقت ملاقات با منشی دفتر مورد نظر واقع در تهران و یا کرج و یا با شماره ۰۹۰۱۶۵۳۲۸۲۸ تماس حاصل فرمایید .



نیاز به ویزیت یا مشاوره در منزل دارید؟

اگر ترجیح می دهید که مشاوره در منزل شما صورت گیرد ٬ برای تعیین نوبت و هماهنگی می توانید با شماره ۰۹۱۲۰۳۴۶۰۱۱ تماس حاصل فرمایید .



نیاز به مشاوره تلفنی یا مشاوره تصویری دارید ؟!

اگر ترجیح می دهید مشاوره بصورت آنلاین و تلفنی یا تصویری از طریق برنامه هایی نظیر Whatsapp , IMO , Skype و .. صورت گیرد ٬ برای تعیین نوبت و هماهنگی می توانید با شماره ۰۹۳۵۸۹۰۸۸۱۹ تماس حاصل فرمایید


نظرات